حسینحسین، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 11 سال و 5 روز سن داره

حسین مامان و بابا

سیسمونی 1

بچه دوم خیلی سیسمونی نداره ولی به مرور عکس لباس هایی که از سیسمونی یاسمین پسرونه بوده و لباسا و وسایلی که برات خریدیم و میذازم اینا لباساییه که از سیسمونی یاسمین مونده سری اول                             ...
2 شهريور 1395

32 هفته و 2 روز

سلام حسین جونم دیگه پرش رفته کمش مونده کم کم داری میای توی بغلمون این سری که رفتم سونو گرافی خدا رو شکر هماتومه رفته بود و وزن شما هم خیلی خوب بود و کامل رشد کرده بودی و همه چیز سالمه سالم بود دکتر یه عکس سه بعدی هم از صورتت انداختن و توی سی دی بهمون دادن که میزارم تو وبلاگت خیلی ناز افتادی و خیلیییی شبیه یاسمین هستی انگار کپی شدی  امیدوار سالم و شیطون به موقع بیای پیشمون دیگه دارم لحظه شماری میکنم در این سونوگرافی: وزن: 2000 گرم تعداد ضربان قلب: 154 bpm تاریخ زایمان: 17 مهر 1395   ...
24 مرداد 1395

۲۷ هفته و ۲ روز

امروز دوباره برای سلامت جنین رفتم دکتر دلم میخواست یاسمین رو ببرم تو تا صدای قلبتو بشنوه ولی انقدر دکتر سونوگراف بداخلاق بود که هم یاسمین و راه نداد هم کلی به من توپید که مگه بچه بازیه و نمیخوای برو جای دیگه و ازین حرفا کلی حالم گرفته شد و اعصابم خورد شد ولی دیگه اومده بودم و ناچار همونجا سونو کردم خدا رو شکر میگفت اثری از هماتوم نیست ولی اطراف جفت پر از کیسته حالا این یعنی چی و ایا خطر داره یا نه رونمیدونم و باید از دکتر امانی بپرسم اما صد هزار مرتبه شکر که گل پسرم سالم بود و حسابی توی شکمم شیطونی میکرد  اما خودمونیما از یاسمین ریزه تری    طبق این سونوگرافی: سن: ۲۶ هفته و ۴ روز وزن: ۹۳۳ گرم تعداد ضربان ق...
20 تير 1395

23 هفته و 4 روز

یک ماه گذشته رو حسابی استراحت کردم و مراقب بودم امروز دوباره امد برای سونوگرافی تا بررسی کنن که خونریزی بند اومده یا همچنان ادامه داره  متاسفانه خونریزی هنوز بود با اینکه کمتر شده بود ولی اون چیزی که تو معده نی نی بود دیگه هضم شده بود همین طور دکتر به نشت کیسه اب هم مشکوک شد که طی بررسی بیشتر گفت چیزی نیست و طول دهانه سرویکس هم 4 سانت بود و اندازه بود ولی حسابی حالم گرفته ست و ناراحتم یعنی میتونم تا اخر بارداریم و ادامه بدم یا حسین جان زودتر به دنیا میاد؟! طفلک یاسمین هم این وسز مونده دلش میخاد من بغلش کنم بازی های مهیج بکنم ولی من نمیتونم و اون کلی ناراحت میشه حالا باید بازم استراحت کنم بدتر از همه اینکه رانندگی هم نمیتونم بکنم و...
25 خرداد 1395

19 هفته و 3 روز

سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 19 هفته و 3 روز به خاطر زائده ای که دیروز دکتر ضرغامی توی معده دیده بود مجددا امروز اومدم سونوگرافی دکتر بیانی تا کجددا چک بشه و شاید هم چیزی بوده که نی نی خورده و تا امروز هضم شده باشه پس از بررسی های دکتر بیانی مشخص شد توی معده چیزی نیست جز لخته خون و این لخته خون از جایی نیومده به جز جفت و این یعنی این که جفت از چند جا خونریزی داره که خیلی خطرناکه و حاملگی من رفت جزو حاملگی های پر خطر  امیدوارم بتونم تا انته پیش ببرم و به سلامت گل پسرم و به دنیا بیارم دکتر توصیه کرد که یک ماه دیگه مجددا سونوگرافی انجام بشه دکتر امانی هم که نتیجه سونو رو دید همین رو گفت و باید توی این یک ماه حابی استراحت کنم و کلی ...
28 ارديبهشت 1395

19هفته و 2 روز

دو شنبه 27 اردیبهشت 1395: 19 هفته و 2 روز طبق LMP 18 هفته و 6 روز طبق سونوگرافی امروز سونوی آنومالی رو پیش دکتر ضرغامی رفتیم که سلامت اعضای حیاتی جنین رو چک میکنن و سونوی مفصلیه برای ما یک ساعت و نیم طول کشید بابا هم اومده بود توی اتاق و شما رو دید و صدای قلبت رو شنید  از اولش به من الهام شده بود که شما پسری و ازمایش خون هم اینو تایید کرده بود و تایید دکتر سونوگراف هم مهر تاییدی بر اون ها بود ما خیلی خوشحال شدیم و واقعا دلمون یه پسر کاکل زری میخواست خدا رو شکر دکتر خوب و دقیق همه چیز رو بررسی کرد و خدا رو شکر همه چیز خوب بود فقط یه کیست کوچولی توی قسمت کروئیدی مغز بود که چیزی نیست و تا تولد جذب میشه و یه زائده توی معده دی...
27 ارديبهشت 1395

18 هفته و 6 روز

این مدت انقدر مشغول مسایل دیگه و بچه داری و تولد و مسافرت و اسباب کشی و مریض داری و ... بودم که فرصت نکردم خیلی به شما و مراحل رشدت توجه کنم ببخشید  ولی خدا رو شکر شما صحیح و سالم در حال بزرگ شدنی این موضوع رو شکمم به خوبی نشون میشده یکی دو هفته ایه که یه چیزایی برای حرکت کردنت حس میکنم ولی هم خیلی استراحت ندارم و هم مشکوک بودم که این تکونای ظریف از تحرک شماس یا حرکات روده ایه  ولی امروز دیگه مطمئن شدم که این تکونا تکونای شماس و داری حسابی لگد میزنی    ...
25 ارديبهشت 1395

گل پسرم خوش اومدی

از وقتی یادم میاد دلم میخواست اسم پسرمو بگذارم حسین و خب شانسی که اوردم بعد از ازدواجم با بابا امیر متوجه شدم که بابا هم دقیقا همین نظر رو داره پس از وقتی فهمیدیم شما پسری به نام نامیه حسین آقا متخلص شدی ان شا الله امام حسین پشت و پناهت باشه خوش اومدی به خانواده ما   ...
1 ارديبهشت 1395